ويندوزفون دستکم از دو منظر از اهميت بالایی برخوردار است. نخست آنکه بازار سيستمعاملهای موبايل را، هرچند بهطور نسبی، از وضعيت دوقطبی پيشين که ناشی از سيطره آندروئيد و iOS بود، خارج کردهاست. مورد دوم نيز بيشتر معطوف به کسانی است که محيط کار ويندوز را دوست دارند و مايل هستند سازوکاری کمابيش مشابه با آنچه که در نسخههای دسکتاپ اين پلتفرم محاسباتی تجربه کردهاند، روی اسمارتفونها هم تکرار شود. از اينرو اگر مايکروسافت بتواند الگوی ويندوزفون را به کمک سبکوسياق خاص کسبوکار خود در دنيای موبايل جا بياندازد، موفقيت بزرگی در پيش خواهد داشت. تشويق توسعهدهندگان به توليد برنامههای کاربردی جذاب، تقويت عملکرد سيستمعامل و برنامههای آن، در کنار تبليغ و بازاريابی درست و البته بسياری ظرافتهای ديگر راهی است که بايد پيموده شود.
ويندوزفون7 نخستین نسخه از اين پلتفرم موبايل بود که در سال 2010 عرضه شد اما باوجود نوپا بودنش، نوگراییهای جالبتوجهی داشت. مايکروسافت با انتشار نسخه 7.5 ويندوزفون، توسعه آنرا ادامه داد تا اينکه امسال با ايجاد تغييراتی گوناگون در پلتفرم موبايل خود و عرضه آن با نام ويندوزفون8 کوشيد تا از کاستیهای آن کاسته و بر توانمندیهايش اضافه کند. اينکه مايکروسافت تا چه حد در اينکار موفق بودهاست، بنمايهای شده برای پیتر برایت از سايت آرستکنيکا تا اين موضوع را در قالب گزارشی که به شخصه برايم بسيار جذاب بود، بررسی کند. نوشتار حاضر ترجمهای است آزاد از مقاله برايت؛ ترجمهای آزادا نه به آن معنی که اساس و شالوده گزارش وی به حاشيه رفتهباشد بلکه به اين معنی که هرجا افزودن چند سطر توضيح اضافه يا استفاده از بيانی متفاوت میتوانسته به انتقال مفهوم کمک کند، چنين شده و اميدواريم که حاصل کار، مطلوب خوانندگان گرامی واقع شود.
من يکی از هواداران پروپا قرص ويندوزفون7 هستم. رابط کاربری خوشنقش و منسجم و طبيعت صميمانه صفحه Start يا شروعش را دوست دارم. به نظرم ويندوزفون سکویی قوی و مطمئن بوده و کارکردن با آن لذتبخش است. وقتی سخن از اسمارتفون به ميان میآيد، آمیزهای از انتخاب من همين پلتفرم است. اما حس من درباره این سیستمعامل، بین عشق و نفرت در نوسان است. هر قدر که اين سيستمعامل را دوست دارم به همان اندازه از نحوه اعمال مديريت مايکروسافت روی آن بيزارم. در واقع، تصميمهای مايکروسافت درباره چگونگی رفع ایرادهای امنیتی و بهروزسازی اين سيستمعامل کامم را تلخ کرده است. هرچند، اگر جانب انصاف را رعايت کنيم، واکنش بازار نسبت به اين موضوع به تندی واکنش من نبودهاست.
ممکن است بپرسيد علت اين حس دوگانه چيست؟ راستش، شايد اين حس در چندين علت کوچک و ناچیز ريشه داشته باشد تا در يک علت بزرگ و عمده؛ مثلاً: تبليغات بیبرنامه، بیانگيزگی فروشندگان برای ترویج اين سيستمعامل (حالا چه به علل مالی و چه به دلیل خویشاوندی نامیمونش با ويندوز موبايل)، وجود بعضی سختافزارهای ملالآور، امکاناتی که در سيستمعامل ناديده گرفته شدهاند (بهخصوص در نسخه اوليه ويندوزفون)، اکوسيستم ضعيف برنامههای اين پلتفرم و کمبود همیشگی برنامههای کاربردی، همه در پديد آمدن چنين حسی در من نقش دارند. حتی طراحی يک واسط کاربری جديد و بسيار متفاوت هم به بهبود اين وضع کمک زيادی نکردهاست؛ با اينکه ويندوزفون در کل و عملاً بسيار خوب کار میکند اما هنوز هم نتوانستهاست آنچنان که سزاوارش است، کاربران و بهويژه آنهایی را که بيشتر به iOS و آندروئيد خو کردهاند، جذب خود کند. حتی با وجود انتشار ويندوزفون8 هنوز هم آن حس دوگانه درجای خود باقی است. قبلاً وعده دادهبودند که بعضی چيزها بهتر خواهد شد؛ مثلاً مايکروسافت گفتهبود کاری خواهد کرد که برای بهروزرسانی سيستمعامل و ملحقاتش به تأييدیه اپراتور مخابراتی نيازی نداشتهباشيد. متأسفانه اين امر، به بهای بدتر شدن بعضی چيزهای ديگر تمام شد. سياست محافظهکارانه مايکروسافت در پنهانکردن جزئيات توسعه اين پلتفرم، کار را بهجایی رساند که هرچند سختافزارهای سازگار با آن عرضه شدهبود، از خود سيستمعامل خبری نبود و نمیتوانستيم از آن سختافزارها استفاده کنيم. کيت توسعه نرمافزاری يا همان SDK تنها چند روز قبل از آغاز فروش ويندوزفون منتشر شد و در نتيجه توسعهدهندگان وقت کافی نداشتند تا با برنامههای آماده به استقبالش بروند. ويندوزفون8 تازهترين تير مايکروسافت در ميدان سيستمعاملهای موبايل است. اين سیستمعامل از يک نظر همه سازوکارهای رايج در ويندوزفون7 را تغيير دادهاست: هسته Windows CE که در ويندوزفون7 بهکار رفتهبود در نسخه جديد جای خود را به هسته ديگری داده است؛ هستهای که برآمده از ويندوز NT است و بههمين دلیل همه سازوکارهای داخلی سيستمعامل دگرگون شدهاست. صفحه شروع يا استارت نيز حسابی زير و رو شدهاست. وقتی از زاويه ديگری به قضيه نگاه میکنيم، میبينيم بهرغم همه اين دگرگونیها، در باطن هيچ چيز عوض نشده است. طراحی، ايدهها و خود برنامهها، همگی همانطوری هستند که در ويندوزفون7 ديدهبوديم. نسخه جديد ويندوزفون در واقع مرمتی گسترده و افراطی را پشت سر گذاشتهاست. اما آيا با اين اوصاف میتواند توجه بازار را به خود جلب کند؟
چشمگيرترين مشخصهای که نخستينبار در صفحه شروع ويندوز7 ظاهر شد، Live Tileها (کاشیهای زنده) يا همان چيدمان کاشیگونه برنامهها بود که در نسخه 8 هم تکرار شده است. صفحه استارت، چيدمانی خوشرنگ، درخشان و هندسی بود که نقطه اصلی شروع حرکت کاربر برای دسترسی به برنامههای ويندوزفون بهشمار میرفت و برای تغيير دلخواه اين چيدمان نيز بايد از همين جا شروع میکرديد. در ويندوزفون8 هم هر برنامه توسط همين آيکون کاشیگونهاش وضعيت خود را به اطلاع شما میرساند و بهاصطلاح هميشه بهروز است. مثلاً اگر در تويیتر پيام ناخواندهای داشته باشيد يا هنوز تازهترين گزارش آب و هوا را نخواندهباشيد يا کسی در فيسبوک برایتان درخواست دوستی دادهباشد، روی همين کاشیها از وجودشان باخبر میشويد.
زندگی روی کاشیها!
بزرگترين و بارزترين تفاوت ويندوزفون8 با نسخههای قبلی در چيست؟ يک صفحه استارت يا شروع جديد که حتی از قبل هم انعطافپذيرتر شدهاست؛ يعنی میتوانيد بيش از پيش آنرا طبق سليقهتان سفارشی کنيد. صفحه شروع در نسخه قبلی دو اندازه مختلف را برای کاشیها تعريف کردهبود: برنامههای غيربومی و متفرقه فقط در اندازه استاندارد نمايش داده میشدند اما برنامههای بومی و اصلی مايکروسافت و برنامههای اپراتور موبایل، میتوانستند به دو برابر اندازه استاندارد هم تغيير پيدا کنند. مضاف بر اين، يک باريکه خالی با پیکان هم در پايين سمت راست صفحه به چشم میخورد که میتوانستيد فهرست الفبایی برنامههایتان را از آنجا بيرون بکشيد و در همانجا مشاهده کنيد. اما ويندوزفون8 با چند تغيير کوچک توانست صفحه شروع را بهبود دهد. نخست اينکه در اين نسخه کاشیها همه با هم، عرض صفحه را میپوشانند، يعنی ديگر هيچ جایی خالی نمیماند. پیکان نشانگر هم حالا در پايين صفحه و پايينتر از همه کاشیها خانه کردهاست. تغيير دوم هم اين است که يک سايز جديد به سايزهای قبلی کاشیها اضافه شده که يکچهارم سايز استاندارد است. و سرانجام آخرین تغییر: در حالي که قبلاً اندازه هر کاشی (همانطور که در بالا اشارهشد) برحسب اينکه معرف چه نوع برنامهای است بهطور خودکار تعيين میشد، حالا آزادی عملتان بيشتر شدهاست و دستتان تا حدی بازتر است. به اين ترتيب، هر برنامه میتواند تا دو برابر اندازه خود بزرگتر شود. کاشی برنامههای جديد و بومی ويندوزفون را هم میتوانيد طوری تنظيم کنيد که به دو برابر تغيير اندازه دهند (شکل۱).
حالت اول، بهصورت يک کاشی استاندارد مثل همانی که در ويندوزفون7 ديدهبوديم؛ در اين حالت تعداد ايميلهای خوانده نشده به همراه نام فرستندگانشان روی کاشی، قابل مشاهدهاست. حالت دوم، در قالب يک کاشی کوچک (سايزی جديد برابر با يکچهارم سايز يک کاشی استاندارد) که در اينصورت فقط تعداد ايميلهای ناخوانده (بدون نام فرستندگانش) به نمايش درمیآيد. و انتخاب سوم، کاشی بزرگ با دو برابر اندازه استاندارد که در اينصورت هم نام کاربری، هم تعداد ايميلهای خوانده نشده و هم بخشی از محتوای تازهترين ايميل نشان داده میشود. برنامههای غيربومی(third party) که توسط شرکتها يا اشخاصی غير از مايکروسافت توليد شدهاند، هم میتوانند از امکانات ظريفی که برای تزئين صفحه شروع در نظر گرفته شدهاند، سود ببرند. مثلاً کاشی فيسبوک طوری طراحی شدهاست که میتوانيد با دوبرابر کردن اندازه آن، بهجای رنگ و طرح پيشفرض خودش، عکس پسزمينه(cover)صفحهتان را در آن جای بدهيد. مايکروسافت اين برنامهها را هماهنگ با Live Tileها، Live Apps ناميدهاست. اينها تغييرات بسيار سادهای هستند اما حس و حالتان را هنگام کار با ويندوزفون8 خيلی عوض میکنند. کاشیهای زنده در ويندوزفون7 هم نقش مهمی داشتند اما نقشآفرينیشان محدود بود و فقط میتوانستيد بگوييد که فلان برنامه روی فلان کاشی باشد يا نه. در واقع گزينههای موجود برای سازماندهی آنها تقريباً اندک بود. ويندوزفون8، در مقابل بسيار منعطفتر است و در نتيجه میتوانيد آنرا بيش از پيش به دلخواهتان تغيير دهيد(شکل۲).![]()
ويندوزفون7 نخستین نسخه از اين پلتفرم موبايل بود که در سال 2010 عرضه شد اما باوجود نوپا بودنش، نوگراییهای جالبتوجهی داشت. مايکروسافت با انتشار نسخه 7.5 ويندوزفون، توسعه آنرا ادامه داد تا اينکه امسال با ايجاد تغييراتی گوناگون در پلتفرم موبايل خود و عرضه آن با نام ويندوزفون8 کوشيد تا از کاستیهای آن کاسته و بر توانمندیهايش اضافه کند. اينکه مايکروسافت تا چه حد در اينکار موفق بودهاست، بنمايهای شده برای پیتر برایت از سايت آرستکنيکا تا اين موضوع را در قالب گزارشی که به شخصه برايم بسيار جذاب بود، بررسی کند. نوشتار حاضر ترجمهای است آزاد از مقاله برايت؛ ترجمهای آزادا نه به آن معنی که اساس و شالوده گزارش وی به حاشيه رفتهباشد بلکه به اين معنی که هرجا افزودن چند سطر توضيح اضافه يا استفاده از بيانی متفاوت میتوانسته به انتقال مفهوم کمک کند، چنين شده و اميدواريم که حاصل کار، مطلوب خوانندگان گرامی واقع شود.
من يکی از هواداران پروپا قرص ويندوزفون7 هستم. رابط کاربری خوشنقش و منسجم و طبيعت صميمانه صفحه Start يا شروعش را دوست دارم. به نظرم ويندوزفون سکویی قوی و مطمئن بوده و کارکردن با آن لذتبخش است. وقتی سخن از اسمارتفون به ميان میآيد، آمیزهای از انتخاب من همين پلتفرم است. اما حس من درباره این سیستمعامل، بین عشق و نفرت در نوسان است. هر قدر که اين سيستمعامل را دوست دارم به همان اندازه از نحوه اعمال مديريت مايکروسافت روی آن بيزارم. در واقع، تصميمهای مايکروسافت درباره چگونگی رفع ایرادهای امنیتی و بهروزسازی اين سيستمعامل کامم را تلخ کرده است. هرچند، اگر جانب انصاف را رعايت کنيم، واکنش بازار نسبت به اين موضوع به تندی واکنش من نبودهاست.
ممکن است بپرسيد علت اين حس دوگانه چيست؟ راستش، شايد اين حس در چندين علت کوچک و ناچیز ريشه داشته باشد تا در يک علت بزرگ و عمده؛ مثلاً: تبليغات بیبرنامه، بیانگيزگی فروشندگان برای ترویج اين سيستمعامل (حالا چه به علل مالی و چه به دلیل خویشاوندی نامیمونش با ويندوز موبايل)، وجود بعضی سختافزارهای ملالآور، امکاناتی که در سيستمعامل ناديده گرفته شدهاند (بهخصوص در نسخه اوليه ويندوزفون)، اکوسيستم ضعيف برنامههای اين پلتفرم و کمبود همیشگی برنامههای کاربردی، همه در پديد آمدن چنين حسی در من نقش دارند. حتی طراحی يک واسط کاربری جديد و بسيار متفاوت هم به بهبود اين وضع کمک زيادی نکردهاست؛ با اينکه ويندوزفون در کل و عملاً بسيار خوب کار میکند اما هنوز هم نتوانستهاست آنچنان که سزاوارش است، کاربران و بهويژه آنهایی را که بيشتر به iOS و آندروئيد خو کردهاند، جذب خود کند. حتی با وجود انتشار ويندوزفون8 هنوز هم آن حس دوگانه درجای خود باقی است. قبلاً وعده دادهبودند که بعضی چيزها بهتر خواهد شد؛ مثلاً مايکروسافت گفتهبود کاری خواهد کرد که برای بهروزرسانی سيستمعامل و ملحقاتش به تأييدیه اپراتور مخابراتی نيازی نداشتهباشيد. متأسفانه اين امر، به بهای بدتر شدن بعضی چيزهای ديگر تمام شد. سياست محافظهکارانه مايکروسافت در پنهانکردن جزئيات توسعه اين پلتفرم، کار را بهجایی رساند که هرچند سختافزارهای سازگار با آن عرضه شدهبود، از خود سيستمعامل خبری نبود و نمیتوانستيم از آن سختافزارها استفاده کنيم. کيت توسعه نرمافزاری يا همان SDK تنها چند روز قبل از آغاز فروش ويندوزفون منتشر شد و در نتيجه توسعهدهندگان وقت کافی نداشتند تا با برنامههای آماده به استقبالش بروند. ويندوزفون8 تازهترين تير مايکروسافت در ميدان سيستمعاملهای موبايل است. اين سیستمعامل از يک نظر همه سازوکارهای رايج در ويندوزفون7 را تغيير دادهاست: هسته Windows CE که در ويندوزفون7 بهکار رفتهبود در نسخه جديد جای خود را به هسته ديگری داده است؛ هستهای که برآمده از ويندوز NT است و بههمين دلیل همه سازوکارهای داخلی سيستمعامل دگرگون شدهاست. صفحه شروع يا استارت نيز حسابی زير و رو شدهاست. وقتی از زاويه ديگری به قضيه نگاه میکنيم، میبينيم بهرغم همه اين دگرگونیها، در باطن هيچ چيز عوض نشده است. طراحی، ايدهها و خود برنامهها، همگی همانطوری هستند که در ويندوزفون7 ديدهبوديم. نسخه جديد ويندوزفون در واقع مرمتی گسترده و افراطی را پشت سر گذاشتهاست. اما آيا با اين اوصاف میتواند توجه بازار را به خود جلب کند؟
چشمگيرترين مشخصهای که نخستينبار در صفحه شروع ويندوز7 ظاهر شد، Live Tileها (کاشیهای زنده) يا همان چيدمان کاشیگونه برنامهها بود که در نسخه 8 هم تکرار شده است. صفحه استارت، چيدمانی خوشرنگ، درخشان و هندسی بود که نقطه اصلی شروع حرکت کاربر برای دسترسی به برنامههای ويندوزفون بهشمار میرفت و برای تغيير دلخواه اين چيدمان نيز بايد از همين جا شروع میکرديد. در ويندوزفون8 هم هر برنامه توسط همين آيکون کاشیگونهاش وضعيت خود را به اطلاع شما میرساند و بهاصطلاح هميشه بهروز است. مثلاً اگر در تويیتر پيام ناخواندهای داشته باشيد يا هنوز تازهترين گزارش آب و هوا را نخواندهباشيد يا کسی در فيسبوک برایتان درخواست دوستی دادهباشد، روی همين کاشیها از وجودشان باخبر میشويد.
زندگی روی کاشیها!
بزرگترين و بارزترين تفاوت ويندوزفون8 با نسخههای قبلی در چيست؟ يک صفحه استارت يا شروع جديد که حتی از قبل هم انعطافپذيرتر شدهاست؛ يعنی میتوانيد بيش از پيش آنرا طبق سليقهتان سفارشی کنيد. صفحه شروع در نسخه قبلی دو اندازه مختلف را برای کاشیها تعريف کردهبود: برنامههای غيربومی و متفرقه فقط در اندازه استاندارد نمايش داده میشدند اما برنامههای بومی و اصلی مايکروسافت و برنامههای اپراتور موبایل، میتوانستند به دو برابر اندازه استاندارد هم تغيير پيدا کنند. مضاف بر اين، يک باريکه خالی با پیکان هم در پايين سمت راست صفحه به چشم میخورد که میتوانستيد فهرست الفبایی برنامههایتان را از آنجا بيرون بکشيد و در همانجا مشاهده کنيد. اما ويندوزفون8 با چند تغيير کوچک توانست صفحه شروع را بهبود دهد. نخست اينکه در اين نسخه کاشیها همه با هم، عرض صفحه را میپوشانند، يعنی ديگر هيچ جایی خالی نمیماند. پیکان نشانگر هم حالا در پايين صفحه و پايينتر از همه کاشیها خانه کردهاست. تغيير دوم هم اين است که يک سايز جديد به سايزهای قبلی کاشیها اضافه شده که يکچهارم سايز استاندارد است. و سرانجام آخرین تغییر: در حالي که قبلاً اندازه هر کاشی (همانطور که در بالا اشارهشد) برحسب اينکه معرف چه نوع برنامهای است بهطور خودکار تعيين میشد، حالا آزادی عملتان بيشتر شدهاست و دستتان تا حدی بازتر است. به اين ترتيب، هر برنامه میتواند تا دو برابر اندازه خود بزرگتر شود. کاشی برنامههای جديد و بومی ويندوزفون را هم میتوانيد طوری تنظيم کنيد که به دو برابر تغيير اندازه دهند (شکل۱).

شکل۱: صفحه شروع يا Start من
اين تغییرات دو پيامد دارد. نخست اينکه حالا برای چيدن صفحه شروع، انتخابهای بسيار بيشتری داريد؛ مثلاً اگر دوست داريد صفحه ظاهر جمعوجوری داشتهباشد، میتوانيد هر کاشی را با کاشی همسايهاش تراز و هماهنگ کنيد. اگر هم دوست نداريد همهچيز خطکشیشده باشد، میتوانيد آنها را تقريباً درهم بچينيد. پيامد دومی که از تغييرات صورت گرفته در صفحه شروع حاصل می شود، اين است که حالا کنترلهای بيشتری دراختيار داريد که تعيين میکنند دادهها چطور برایتان به نمايش درآيند. برای مثال، کاشی برنامه ايميل را میتوانيد به هر يک از سه صورت زير تنظيم کنيد: حالت اول، بهصورت يک کاشی استاندارد مثل همانی که در ويندوزفون7 ديدهبوديم؛ در اين حالت تعداد ايميلهای خوانده نشده به همراه نام فرستندگانشان روی کاشی، قابل مشاهدهاست. حالت دوم، در قالب يک کاشی کوچک (سايزی جديد برابر با يکچهارم سايز يک کاشی استاندارد) که در اينصورت فقط تعداد ايميلهای ناخوانده (بدون نام فرستندگانش) به نمايش درمیآيد. و انتخاب سوم، کاشی بزرگ با دو برابر اندازه استاندارد که در اينصورت هم نام کاربری، هم تعداد ايميلهای خوانده نشده و هم بخشی از محتوای تازهترين ايميل نشان داده میشود. برنامههای غيربومی(third party) که توسط شرکتها يا اشخاصی غير از مايکروسافت توليد شدهاند، هم میتوانند از امکانات ظريفی که برای تزئين صفحه شروع در نظر گرفته شدهاند، سود ببرند. مثلاً کاشی فيسبوک طوری طراحی شدهاست که میتوانيد با دوبرابر کردن اندازه آن، بهجای رنگ و طرح پيشفرض خودش، عکس پسزمينه(cover)صفحهتان را در آن جای بدهيد. مايکروسافت اين برنامهها را هماهنگ با Live Tileها، Live Apps ناميدهاست. اينها تغييرات بسيار سادهای هستند اما حس و حالتان را هنگام کار با ويندوزفون8 خيلی عوض میکنند. کاشیهای زنده در ويندوزفون7 هم نقش مهمی داشتند اما نقشآفرينیشان محدود بود و فقط میتوانستيد بگوييد که فلان برنامه روی فلان کاشی باشد يا نه. در واقع گزينههای موجود برای سازماندهی آنها تقريباً اندک بود. ويندوزفون8، در مقابل بسيار منعطفتر است و در نتيجه میتوانيد آنرا بيش از پيش به دلخواهتان تغيير دهيد(شکل۲).

شکل۲: فيسبوک از امکان دوبرابر شدن کاشیها به خوبی استفاده کردهاست و اجازه میدهد تصوير پسزمينهتان روی کاشی برنامه نقش ببندد